مصاحبه | شتابدهنده نوآوری و فناوری تخشا قشم
مصاحبه | شتابدهنده نوآوری و فناوری تخشا قشم
1400/11/4
نوع:
سرمایه گذاران
نویسنده: پرنیان ستوده
نام مصاحبه‌شوندگان: خانم طالبی- خانم ترابی
لطفا شرکتتان را معرفی بفرمایید.
شتابدهنده تخشا قشم، شتابدهنده‌ای فناوری‌محور است و در راستای توسعه محصول به روند توسعه تیم‌های استارتاپی در حوزه خودکارسازی، رباتیک و مکاترونیک، هوش مصنوعی و IOT و صادرات و تجاری‌سازی محصولات در بازارهای داخلی و خارجی یاری می‌نماید.
سابقه فعالیت شرکتتان در اکوسیستم استارتاپی چند سال است؟
یک سال
هدف شما از حضور در اکوسیستم استارتاپی چیست؟
هدف شتابدهنده تخشا حمایت و سرمایه‌گذاری بر روی تیم‌های استارتاپی و در اختیار قرار دادن امکانات به آن‌ها در حوزه رباتیک، هوش مصنوعی و IOT در راستای تبدیل ایده خود به محصول است.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه‌گذاری روی حوزه‌های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزه‌هایی؟
در کل حوزه هایی که ذکر شد.
از نظر شما به عنوان سرمایه‌گذار، مهمترین جنبه‌هایی که استارتاپ‌ها باید به آن توجه داشته باشند چیست؟
ما تیم‌ها را بر اساس یک سری شاخص‌ها ارزیابی می‌کنیم که در صورت صلاحیت وارد مراحل شتابدهی می‌شوند، این شاخص‌ها عبارت است از:
- تیم موسس قوی با استعداد فنی
- بازاری بزرگ که نشانگر پیشرفت است
- چشم‌انداز رقابتی
- محصولی که استارتاپ تولید می‌کند، باید متمایز از دیگر محصولات بازار و قابل دفاع باشد
- کالای معرفی شده پتانسیل و کشش کافی را داشته باشد که در بازار رقابت کند
- با دیگر محصولات قابل مقایسه باشد
به نظر شما بزرگ‌ترین مشکلی که در بحث سرمایه‌گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از نظر بنده چالش‌هایی که یک سرمایه‌گذار خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی با آن رو به رو است، مقررات‌زدایی و اجتناب از رانت‌جویی و ایجاد اطمینان است. سرمایه‌گذاری خطرپذیر ابزار مهمی در تامین مالی شرکت‌های کوچک فناور است، اما عدم انگیزه برای سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها مانع توسعه سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایران شده است.
از آنجا که نهادها چارچوب‌هایی را ایجاد می‌کنند که انگیزه و رفتار بازیگران اقتصادی را تعیین می‌کند، در این مطالعه تلاش شد به این سوال پاسخ داده شود که چه نهادهایی منجر به کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک فناور می‌شود و چگونه. لذا این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و برای پاسخ به سوال فوق از روش کیفی نظریه برخاسته از داده‌ها (رویکرد گلیزری) بهره می‌برد. جامعه آماری شامل مدیران، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، مدیران بنگاه‌های کوچک فناور، سیاستگذاران و خبرگان دانشگاهی است که ۲۹ نفرشان به شیوه هدفدار-نظری انتخاب شدند و داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با ایشان جمع‌آوری و تحلیل شد.
نتایج این پژوهش نشان می‌دهد پنج جریان سرمایه‌گذاری مانع هدایت سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های فناورانه می‌شود و در شکل‌گیری این جریان‌ها نهادهایی همچون نهادهای افشای اطلاعات، مالیات، مالی (با محوریت بانک‌ها)، تورم، مقررات کار، تجاری و گمرکی، حقوقی قضایی، سیاسی و برخی نهادهای فرهنگی اجتماعی حائز اهمیت‌اند. بر این اساس توصیه می‌شود سیاستگذاران به جای اعمال سیاست‌های مداخله‌گرانه مستقیم، موانع نهادی را اصلاح نمایند.
